سيره اهل بيت عليهم السلام
نسيم رحمت : شميم خلق حضرت ختمي مرتبت صلي الله عليه و آله - ما و سخن از شميم خلق نبوي و عطر خوش علوي و توصيف اوصاف رياحين گلزار فاطمي - سلام الله عليهم اجمعين- بسان كوري را ماند كه از درخشش نور، غايبي كه از صفاي حضور و ذره اي كه از بزرگي طور گويد.
كسي كه دم زند از فضل بي نهايت او چو مرغكي است كه از بحر تر كند منقار1
اما به ياري حضرت حق متعال و توسل به دامان پيغمبر و آل - صلوات الله عليهم- دل به دريا زديم و پاي به صحراي فضائل و گلزار خصائل آنان نهاديم؛ در حالي كه ترنّم دلمان اين بود:
شـاها مـرا به مدح تو لطف تو شد دلــيل ور نـــــه چـگونه مــور ز دريا گـذر كند
مــا را زبان به وصـف تو قاصـر بـــود ولـي گنجشگ قدر همت خود بال و پر زند2
مدح حضرت سرور كائنات و سيد موجودات - صلي الله عليه و آله و سلّم- تنها از خالق ممكنات زيبنده است كه خود داند دست قدرت كاملش چه آفريده، و رحمت شاملش چه پروريده.
ذات قدوس حضرت حق تعالي كه دنياي ناپيدا كرانه را به ناچيزي توصيف فرموده كه:
قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ،3 چون در مقام مدح اخلاق حضرت ختمي مرتبت ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ برآيد، آن سرور را چنين خطاب كند: (وَ إِنَّك لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ )4 (وَ مَا أَرْسَلْنك إِلا رَحْمَةً لِّلْعلَمِينَ)5 (وَ لَوْ كُنتَ فَظاًّ غَلِيظ الْقَلْبِ لانفَضّوا مِنْ حَوْلِك)6 ما در اين نوشتار مختصر به بعضي از جلوههاي اخلاق كريمۀ آن بزرگوار و خاندان طاهرين ايشان - صلوات الله عليهم- اشاره ميكنيم و در مجالي ديگر، پنجرهاي ديگر از آن نيكمنظر، بر روي خود ميگشائيم؛ ان شاء الله. راويان اخبار و ناقلان آثار، آن نور خدا را اينگونه ديدهاند و اينچنين به تصوير كشيدهاند: