loading...
منتظران آخرین منجی
الحقیر بازدید : 147 شنبه 19 فروردین 1391 نظرات (1)

تهذيب اخلاق

مقدمه  :   تهذيب و ادب كردن نفس، يكى از مباحث مهم اخلاق واز اركان اساسى سير و سلوك به شمار مى‏آيد. در نظام تربيتى اسلام، تنها با خودسازى و تهذيب نفس است كه آدمى مى‏تواند از مرز حيوانيت برهد و خود را به مقام والا و پرارج انسانيت برساند. عروج به اين مقام با اهميت، نهفته در كمالى است كه در پرتو زدودن غبار اغيار از لوح دل و تجلّى انوار در كانون پرفروغ سرّ حاصل مى‏آيد.

آلودگى به رذايل و بيمارى‏هاى نفسانى، دل را از زنده شدن و عقل را از نورافشانى بازمى‏دارد و ايمان را با مانع روبه‌رو مى‏كند و آستان قلب را برابر دريافت حقايق مسدود مى‏سازد. در حقيقت، اين بيمارى‏ها بر زندگى جاويدان انسان عارض مى‏شود و سعادت ابدى او را به مخاطره مى‏اندازد. قرآن مجيد چنان اين مسأله را مورد اهميت قرارداده است كه بعد از يازده سوگند مهم در سوره شمس، يادآور مى‏شود كه سعادت و رستگارى، تنها براي كسى است كه به ساختن و تزكيه خود پرداخته است: «قد افلح من زكَّـها».1

مهار كردن و پاكسازى نفس و تطهير جان، از پايه‏هاى بنيادين سعادت انسان و محور ارزشگذارى اعمال و رفتار او است. تا شست‌وشوى قلب از آلودگى‏ها و نجاسات شيطانى و رذايل نفسانى تحقق نيابد، هيچ چيز انسان را نجات نمى‏دهد. براساس همين جهت‏گيرى است كه كردار آدمى ارزش و اعتبار مى‏يابد و مايه رشد و تكامل انسان مي‌شود و مانند گوهرى ارزشمند ختم سعادت وى را به ارمغان مى‏آورد؛ و گاهى هم چون سفال و كوزه شكسته‏اى فاقد ارزش و اعتبار مي‌شود و به صورت وزر و وبالى بر دوش او سنگينى مى‏كند و برگه‏هاى جرم و گناه فزون‌ترى بر صفحات پرونده اعمالش خواهد افزود.

مقام و منزلت تطهير نفس و تصفيه دل بسى گرانقدر و در عين حال پرمخاطره و داراى دقت فراوانى است. اكنون كه به بركت انقلاب اسلامى، نظامى برقرار است كه اهداف اخلاقى دارد و بشر را به سوى ارزش‏هاى آسمانى مى‏خواند، بايد در روش تربيت و تهذيب نفوس، اسلامى‏ترين و بهترين شيوه‏ها برگزيده شود و از كاربرد روش‏هاى ناقص و نادرست پرهيز گردد. بدون صراط مستقيم اخلاقى، حركت سير و سلوك از انحراف و افراط و تفريط در امان نخواهد ماند؛ يا به دامان شيّادان عارف‏نما مى‏افتد و يا در تيه رهبانيت گرفتار مى‏آيد و اگر هم از هر دوى اينها در امان باشد، افسرده و خسته و سرخورده به پوچى و سرگردانى مى‏گرايد.

از آن‌جا كه بعد از كلام الهى و سخنان پيامبر گرامى  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و أئمه هدى عليهم‏السلام كه شفابخش دل‏هاى بيمار و فروغ قلوب پرهيزگاران است، سخنى شيرين‏تر و گرانقدرتر از گفتار علماى عامل و سيره عارفان پروا‌پيشه نيست، در ضمن مباحث تلاش شده است از اين گوهرهاى ناب كه بى‏شك، براق عروج و تكيه‏گاه استوارى براى عزم و تحريك سالكند، استفاده شود و از رهنمودها و يافته‏ها و سيره آن پاكدلان روشن ضمير بهره‏بردارى گردد.

اين نوشته به اين اعتقاد به رشته تحرير درآمده است كه عبور از بيمارى‏هاى نفسانى و تيرگى‏هاى شيطانى و آراستگى به زيبايى‏هاى اخلاق نيكو و لطافت فضايل و مكارم، انسان را قادر مى‏سازد كه به دريافتش از خود و خالقش روشنى بخشد و در مسير رشد و هدايت، حجاب‏هاى راه را درنوردد و واقعيت را آن‌چنان كه هست، درك كند:



آينه دل چون شود صافى و پاك

نقش‏ها بينى برون از آب و خاك

هم ببينى نقش و هم نقّاش را

فرش دولت را و هم فراش را



واژه تهذيب

نخستين گام در مفهوم شناسى تهذيب، آگاهى از ديدگاه لغت دانان است.

كلمه «تهذيب» در زبان عربى از «هذَب، يَهْذِبُ، هَذْبًا» گرفته شده است و لغت‏شناسان براى آن چهارمعنا ذكر كرده‏اند:

اولّ: پاك كردن، صاف و خالص نمودن، تنظيف و تطهير و لايروب كردن. صاحب معجم مقاييس اللغه مى‏گويد:

هاء و ذال و باء در كنار هم، كلمه‏اى راتشكيل مى‏دهند كه بر پاك كردن چيزى از آنچه عيب و نقص براى آن به حساب آيد، دلالت دارد.2

دوّم: تندكردن و شتافتن در سرعت؛ تيز سخن گفتن. برخى از كتب لغت تنها همين معنا را براى ماده تهذيب ذكر كرده‌‏اند.3 و بعضى ديگر براى آن، به شواهدى از روايات تمسك كرده‏اند؛4 چنان كه يكى از اسم‏هاى شيطان وسوسه‏گر «مُهذِّب» يعنى «سريع» گفته‏شده است.5

سوّم: روان شدن، جارى گشتن. گفته مى‏شود: «أهْذَبت السحابه ماءها»؛ به معناى اين كه ابر، آب درون خود را به سرعت روان ساخت.

چهارم: زيادشدن صدا و ازدحام بانگ و خروش. گفته مى‏شود: «هذب القوم» به معناى اين كه سر و صداى گروه زياد شد.

آن گاه درباره اين كه تهذيب به معناى «پاكيزه و خالص كردن» از چه گرفته شده و ريشه آن به كدام معنا بازگشت مى‏كند، بين اهل لغت اختلاف نظر وجود دارد:

ابن منظور مى‏نويسد:

اصل و ريشه تهذيب، از پاك و خالص كردن ميوه حنظل از مغز آن و درمان تلخى‏اش گرفته شده‏است، تا اين كه آن ميوه از تلخى درآمده و خوش‌خوراك شود.6

ابن فارس معتقد است ريشه آن به سرعت در پريدن و دويدن شى‏ء بازمى‏گردد، به طورى كه تعلق و آويخته شدن چيزى به آن ممكن نباشد؛ يعنى گرفتار عيب و بسته به نقصى نمى‏گردد.7 و زُبيدى، صاحب تاج العروس از اهل لغت نقل مى‏كند كه ريشه تهذيب به پاكسازى درختان از شاخه‏هاى اطراف آن بازگشت دارد، تا رشد و نيكويى آن‌ها بيشتر شود؛ و سپس در پاك كردن و تطهير و اصلاح و خالص كردن هر چيزى از عيب و نقص و فساد به نحو حقيقت عرفيه استعمال مى‏شود؛ چنان كه نزد اهل فصاحت وادب در پاك و خالص كردن شعر و تزيين آن به كار گرفته مى‏شود.آن گاه خود زُبيدى عقيده ابن منظور را در ريشه‏يابى لغت تهذيب صحيح دانسته و آن را انتخاب مى‏كند.8

اما در زبان فارسى به اين معانى به كار گرفته شده است: پاكيزه كردن، پاك داشتن، تطهير، خالص كردن، دُرست كردن، پيراستن و زدودگى، آراستن؛ و نيز به معناى آراستن شعر، اصلاح كردن درخت، بريدن، تيزرفتن، شتافتن در پريدن، دويدن در سخن و تيز سخن گفتن.9



تهذيب  از  منظر  عرفان

چنان كه در گفتار قبل گذشت،تهذيب مبتنى بر شيوه اخلاقى، عمدتاً بر محور فضايل و رذايل و بيان افراط و تفريط در قواى نفسانى دور مى‏زند. طبق اين مشرب، انسان بايد خود را از راه عقل و تدبير اصلاح كند؛ ابتدا به فوايد تزكيه و تهذيب و ضررهاى آشفتگى اخلاق، ايمان كامل پيدا كند سپس با ابزار عقل و تدبير، يكى يكى صفات مذموم را پيداكند و آن‌گاه آن‌ها را از خرمن هستى‏اش پاك نمايد. در اين روش بايد با صبر و حوصله و دقت و حساب و انديشه، به تدريج مفاسد اخلاقى را زايل كرد و خود را به محاسن اخلاق آراست.

اين شيوه اخلاق كه گاهى از آن به «اخلاق يونانى يا سقراطى» يا «اخلاق فلسفى» ياد مى‏شود، مورد نقد و نظر فراوان واقع شده است و در تحقيق جديد، ضعف‏هايى بر آن وارد ساخته‏اند؛ خشك و علمى و عقلى بودن مباحث با عدم بيان الگو و سيره‏هاى رفتارى و اخلاقى، عدم جامعيت آن در تفسير و توجيه همه مفاهيم اخلاقى، تأكيد عمده بر اخلاق فردى و محور قرارگرفتن خودسازى نه ديگرسازى، عدم توجه به مخاطب‏شناسى لازم و مقاطع مختلف سنّى از اشكالاتي است كه بر آن گرفته شده است.

شيوه ديگر اخلاق را مى‏توان «اخلاق عرفانى» نام برد كه به جاى پويش راه عقل و استدلال، راه محبت و ارادت را پيشنهاد مى‏كند. در اين بخش از اخلاق بايد با پاى دل سلوك كرد و با چشم قلب حقايق را مشاهده كرد. حقيقت بزرگى كه انسان با عمل به دستورات اين شيوه از اخلاق و با عبور از گذرگاه‌هاى سلوك به آن مى‏رسد، توحيد حقيقى است. آدمى به تدريج از خودبينى‏ها رهاشده و به مرتبه‏اى مى‏رسد كه همه چيز جز خدا را نفى مى‏كند و هستى حقيقى را تنها براى خداوند عالم قائل است؛ آن‌گاه متصل به اوصاف الهى و متخلّق به اخلاق خدايى و متأدب به آداب ربوبى مى‏شود.

اما از آن رو كه اين جهان، عالم مغالطه و اشتباه و وادى افراط و تفريط است، دقت در انتخاب راه و مواظبت در اين مسير، امرى ضرورى به‏نظر مى‏رسد. همان‌طور كه در فقه و ساير كمالات نظرى شيوه‏هاى صحيح و ناصحيح با هم همسان‏نمايى مى‏كنند، در كمالات عملى و راه‏هاى تصفيه و فنون كسب فضايل نفسانى نيز اشتباهات و كج روى‏هاى فراوانى مشاهده مى‏شود.

كشش درونى به صفا و پاكى و ميل به رسيدن به سرمنزل مقصود از يك طرف و بى‏خبرى عموم مردم و طولانى و ناهموار بودن مسير و ناآشنايى به راه و بيراهه‏ها از سوى ديگر، گروهى شيّاد را بر آن داشته تا خود را رهنما و عارف و صوفى رقم زنند؛ با آن‌كه خود در راه سير و سلوك و پاكسازى درون، زمين‏گيرند و در مقام تمييز خير از شرّ و نفع و ضرر نابينايند، مدعى راهنمايى ديگران مى‏شوند و به بهانه نگريستن به دل و واله حبّ خداشدن، در لذات و شهوات غوطه‏ور شده و بلعم‏وار در جست‌وجوى مال و جاه و شهوت و رياست و به دنبال هواهاى نفسانى‏اند. شگفت‏آورتر گروهى از نادانان و بى‏خبرانى از عوام كه افسون‏گرى‏هاى شيطانى آنان را نهايت يافته‏هاى كمال پنداشته و سخنان بى‏مغز و شطحيات آراسته آنان را كرامات و مكاشفات مى‏دانند و بر اين باورند كه اخبار الهى و اسرار ربّانى به گوششان مى‏خورد.

حكيم متأله مرحوم صدرالدين شيرازى  قدس‏سره درباره اين گروه مى‏فرمايد:

بيشترين سبب پيداشدن اشتباهات و وسوسه‏هاى شيطانى در قلب‏هاى اينان دو چيز است: اول گروهى شروع در مجاهدت‏ها و چلّه‏نشينى‏ها كرده و به لباس صوفيان درآيند و شروع در بيعت گرفتن از مريدان كنند و خود را به مقام ارشاد و هدايت منتصب سازند، پيش از آن كه علم به خدا و صفات و افعال و كتاب‏ها و پيامبران و روز قيامت را در خود محكم كرده و نفس انسانى و مراتب آن را در علم و عمل بشناسند و بدانند كه كدام دانش از دانش‌ها مكمل او است و او را از مقربان گرداند، و كدام عمل او را از قيد وابستگى وارهاند و از حضيض اجسام نجاتش بخشيده و به اوج ارواحش رساند ... دوّم نشان دادن چيزهايى است كه خوارق عادتش نام نهند و از كراماتش برشمرند؛ در صورتى كه چيزى جز شعبده و حيلت‏ها نيست كه شعبده بازان، فال‏گيران و دعانويسان بدين وسيله مردمان را فريبند. اين نمونه كارها بزرگ‌ترين حربه‏هاى فريب و كارى‏ترين وسيله براى گمراه كردن خلق از راه راست و بردنشان به راه فساد و هلاكت است.10

در اخلاق عرفانى مكاتب متعددى وجود دارد كه در تقسيم كلى مى‏توان آن‌ها را در دو گروه جاى‏داد:

الف: مكاتبى كه در سلوك معنوى، پايبندى به شريعت را اصولاً لازم نمى‏دانند يا تنها براى مدتى موقت و مرحله‏اى مخصوص آن رامهم مى‏شمرند.

ب: مكاتبى كه التزام به احكام شرعى و پايبندى به دستورات ظاهرى دين را تنها راه رسيدن به مقامات عالى معنوى دانسته و آن را همواره لازم مى‏دانند.

در ارزيابى گروه اوّل مى‏توان گفت: خاصيت نفس اماره چنان است كه مى‏خواهد عبادت و اطاعت را از خود بركند و به سوى دنيا و فريبندگى‏ها وشهوت‏هاى آن روى آورد، و در جست‌وجوى مال و جاه و شهوت و رياست و در پى هواى نفس باشد. اين گروه، با ادعاى بلندپروازانه درباره عشق به خداوند و وصال او، خود را از پرداختن به اعمال ظاهرى و عبادات بدنى بى‏نياز مى‏دانند، تا جايى كه بعضى مدعى اتحاد و رفع حجاب شده و با اعمال مخالف شريعت مقدس و برافراشتن پرچم طريقت! به تعليماتى مغاير كتاب و سنت پرداخته، سپس در رد معترضان به خود مى‏گويند: علم، حجاب است و علماى ظاهر، توان درك اسرار باطن و ژرفاى مكاشفات نورانى ما را ندارند!

امام خمينى  قدس‏سره در اين باره مى‏فرمايد:

و بدان كه هيچ راهى در معارف الهيّه پيموده نمى‏شود مگر آن‌كه ابتداكند انسان از ظاهر شريعت. و تا انسان متأدب به آداب شريعت حقّه نشود، هيچ يك از اخلاق حسنه از براى او به حقيقت پيدانشود؛ و ممكن نيست كه نور معرفت الهى در قلب او جلوه كند و علم باطن و اسرار شريعت از براى او منكشف شود. و پس از انكشاف حقيقت و بروز انوار معارف در قلب نيز متأدب به آداب ظاهره خواهد بود. و از اين جهت دعوى بعضى باطل است كه به ترك ظاهر، علم باطن پيدا شود يا پس از پيدايش آن به آداب ظاهره احتياج نباشد. و اين از جهل گوينده است به مقامات عبادت و مدارج انسانيت.11

در شرح خاطرات عارف پاكدل مرحوم ميرزا حسينعلى تهرانى  قدس‏سره معروف به كربلايى احمد آمده است:

يكى از صالحان نقل مى‏كرد: زمانى تصميم گرفتم به سرسپردگى بعضى از عارف نماهاى بى‏خِرد رسيده و از آن‌ها در راه رسيدن به حقايق و معارف، طلب دستگيرى كنم. از قضا شب هنگام، خدمت كربلايي احمد آقا رسيدم تا از ايشان كسب تكليف كنم. به محض آن كه در جوارشان نشستم، ايشان بى‏مقدمه رو به من كرده و فرمودند: «فلانى! صد راه در اين بيابان پرخطر وجود دارد كه نود و نه تاى آن‌ها به بيراهه مى‏رود؛ اما روشى كه از همه سالم‏تر است، آن مسلكى است كه از فيضيّه و از سينه علماى بااخلاص و صادق بيرون مى‏آيد. يك مرحله از رسيدن به خداوند، رساله است. ازاين مرحله كه مطمئن شوى، خودشان دستت را مى‏گيرند».12

عارف كم نظيرمرحوم حاج شيخ حسنعلى نخودكى اصفهانى  قدس‏سره نيز مى‏فرمايد:

حقيقت را بايد از شريعت تحصيل نمود.حقير طالب اين مقام و سالك اين راه بوده و بستگان اين حقير را نيز اعلام كنيد كه حقيقت را كه ما در طلب آنيم، بايد از همين شريعت تحصيل كنيم و نه از جاى ديگر، به همان نحو كه ائمّه  عليهم‏السلام رفتار نموده و مشايخ ما تحصيل كرده‏اند. ديگران طريقى كه دارند غير از اينست و ما طالب و سالك آن نيستيم.

و در قسمت ديگرى مى‏فرمايد:

اگر آدمى، يك اربعين به رياضت پردازد، اما يك نماز صبح از او قضا شود، نتيجه آن اربعين، هباءً منثورا خواهد گرديد. بدان كه در تمام عمر خود، تنها يك روز نماز صبحم قضا شد. پسر بچه‏اى داشتم، شب آن روز از دست رفت. سحرگاه، مرا گفتند كه اين رنجِ فقدان را به علت فوت نماز صبح، مستحق شده‏اى. اينك اگر شبى تهجّدم ترك گردد، صبح آن شب، انتظار بلايى مى‏كشم.13

همچنين عارف متألّه مرحوم شيخ محمد بهارى  قدس‏سره كه از شاگردان مرحوم آخوند ملاحسينقلى همدانى  قدس‏سره است، فرموده است:

فقه، مقدمه تهذيب اخلاق، و اخلاق مقدمه توحيد است.14

در بينش عرفانى شيعه، جدايى سالك از ظواهر شريعت و انجام عبادات، پرتگاه سقوط در وادى ضلالت و دام شيطان است. عارفان شيعه مراقبت برانجام همه واجبات و مستحبات و ترك تمام محرمات و مكروهات را راه وصول به گواراى حقيقت دين مى‏دانند. چه زيبا فرموده است عارف بلند مقام شيعى مرحوم ملاحسينقلى همدانى  قدس‏سره به يكى از علماى تبريز:

مخفى نماند بر برادران دينى كه به جز التزام به شرع شريف در تمام حركات و سكنات و تكلّمات و لحظات و غيرها، راهى به قرب حضرت ملك المُلوك ـ جل جلالُه ـ نيست. و به خرافات ذوقيه ـ اگر چه ذوق در غير اين مقام خوب است ـ كما دَأَبُ الجُهّال و الصوفيه خذلهم الله جل جلاله [=چنان كه روش افراد نادان و صوفيان ‑ خداوند متعال خوارشان سازد ‑ است] راه رفتن لايُوجب الا بُعدًا [=جز دورگشتن را موجب نمى‏شود] ... الحاصل لاطريق الى القرب الا بالشرع الشريف فى كلّ كلّىٍ و جزئىٍ. [خلاصه اين‌كه هيچ راهى به سوى قرب و نزديكى به خداوند نيست، مگر به وسيله عمل به شريعت شريف در هر امر كلى و جزئى ]».15


نويسنده: محمد علي هدايتي
پي‌نوشت‌ها:

ــــــــــــــــــــــــ

1 . سوره شمس: 9.

2. معجم مقاييس اللغه، ج 6، ص 45: «الهاء و الذال و الباء كلمه تدل على تنقيه شى‏ء مما يعيبه. يقال: شى‏ءٌ مُهذَّب: منقىٌ مما يعيبه.»

3. رجوع كنيد به مثل: اساس البلاغه و كنزالحفاظ، ذيل لغت مورد بحث. الاهذابُ و التهذيب: الإسراع فى الطّير و العدو و الكلام.

4. براي نمونه ر.ك: النهايه لابن اثير، ج 5، ص 255، و الفائق، للزمخشرى، ج 3، ص 233، ذيل همان لغت: «وجّه  صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ابن جَحش فى اوّل مغازيه، فقال له المسلمون: إنا قد أقوينا، فاعطنا من الغنيمه فقال: انى اخشى عليكم الطلب، هَذِّبوا، فهذّبوا يومهم، أى: اسرعوا. و منه حديث ابى ذرّ رحمه اللّه: «فجعل يُهذب الركوعُ» أى: يُسرع فيه و يتابعه»

5. البته لغت‏نويسان كنار اين عنوان، براى شيطان اسم ديگرى را هم ضبط كرده‏اند كه عبارت است از مُذهِب؛ يعنى كسى كه معاصى و گناهان را تزيين و به ظاهرى نيكو درمى‏آورد. چنان كه ملاحظه مى‏شود اين، يكى از مواردى است كه با آن كه بين حروف قلب و جابه‌جايى صورت گرفته: ه ذ ب ـ ذ ه ب اما براى يك مورد واحد استعمال شده است. بعيد نيست تهذيب و تذهيب از باب اشتقاق اكبر به يك معنابازگردد. ابوالفتح عثمان بن جنّى در خصائص خود به اين نكته اشاره دارد و به اين مناسبت معناى «ذهب» را چنين تحليل مى‏كند: «... الذهب، و ذلك لانه مادام كذلك غير مصفى فهو كالذاهب لانّ ما فيه من التراب كالمستهلك له، أو لأنه لما قلّ فى الدنيا فلم يوجد الا عزيزًا صار كانه مفقود ذاهب؛ الا ترى ان الشى‏ء اذا قلّ قارب الانتقاء.» (الخصائص، ج 2، ص 124).

6. لسان العرب، ج 15، ص 63 : «و اصل التهذيب تنقيه الحنظل من شحمه و معالجه حَبّه حتى تذهب مرارته و يطيب أكله.»

7. معجم المقاييس اللغه، ج 6، ص 45؛ «و اصله الاهذاب: السرعه فى الطيران و العدْو، و معناه انه لايمكن التعلق به. يقال: مَرّ الفرس يُهذب؛ و مشى الهَيْذَبى؛ كذلك المهذب لايتعلق منه بعيب؛ و الله اعلم بالصواب».

8. تاج العروس، ج 4. ص 386؛ «قال شيخنا نقلاً عن اهل الاشتقاق: اصل التهذيب والهَذْب: تنقيه الاشجار بقطع الأطراف لتزيد نمواً و حسنًا؛ ثم استعملوه فى تنقيه كل شى‏ء و اصلاحه و تخليصه من الشوائب، حتى صار حقيقه عرفيه فى ذلك؛ ثم استعملوه فى تنقيح الشعر و تزيينه و تخليصه ممايشينه عند الفصحاء و اهل اللسان. انتهى. قلت: و الصحيح ما فى اللسان.»

9. مراجعه شود به لغت‏نامه دهخدا، و نيز فرهنگ فارسى دكتر معين، ذيل لغت مربوطه.

10. عرفان و عارف‏نمايان، ص 30.

11. شرح چهل حديث، ص 8.

12. رند عالم سوز، ص 226.

13. نشان از بى نشانها، ج 1، ص 145 و ص 32.

14. جمع پراكنده، ص 168.

15. تذكره المتقين، ص 190 و ص 196.
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط هر روز آخرین خبر استخدامی را برات اس ام اس میفرستیم در تاریخ 1393/10/09 و 4:10 دقیقه ارسال شده است

سلام وقت بخیر

اگه تمایل داری هر روز آخرین اخبار استخدامی شرکت ، سازمان های دولتی را دریافت کنی

می تونی به لینک زیر جهت فعال سازی بری

http://sms.mida-co.ir/newsletter/6/estekhtam

این نظر توسط دریافت پنل رایگان به همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 در تاریخ 1393/09/07 و 2:15 دقیقه ارسال شده است

باسلام خدمت شما مدیر عزیز

جهت ثبت نام پنل اس ام اس رایگان با همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 می توانید به آدرس

http://50005.mida-co.ir

مراجعه نمائید.

منتظر حضور گرمتون هستیم

mida-co.ir

این نظر توسط پیشنهاد یک کسب کار هوشمندانه در تاریخ 1393/08/26 و 1:25 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما

این پیام احتمالا آینده ی تجاری شما را متحول خواهد کرد

شما می توانید با حداقل سرمایه ی اولیه ،

صاحب جامع ترین مرکز فروشگاهی و خدماتی شهرتان شوید

جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت WWW.IBP24.ORG مراجعه نمایید

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/07/02 و 1:36 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم
شما می توانید با عضویت در طرح همکاری فروش پنل و خطوط پیامکی از بازدید کننده وبلاک خود درآمد کسب کنید
ابتدا وارد آدرس زیر شوید و مراحل ثبت نام رو کامل نمائید
http://sms.mida-co.ir/hamkar
سپس وارد پنل کاربری شوید و از قسمت شبکه فروش و بازاریابی کد های مربوط به فروش پنل را در سایت خود قراردهید بعد از معرفی هر کاربر به شما 25 درصد سود فروش داده می شود
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید
mida-co.ir
info@mida-co.ir

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/04/20 و 3:57 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم

برای داشتن یک سامانه حرفه ای و رایگان همین حالا اقدام نمائید. سامانه sms5002.ir به شما یک پنل پیامک کاملا اختصاصی رایگان می دهد با این سامانه پنل ارتباطی جدیدی بین سایت و کاربران خود آغاز کنید. برای فعال سازی همین حالا اقدام نمائید.

جهت ثبت نام به آدرس زیر مراجعه نمائید

sms5002.ir/register.php

این نظر توسط مهاجرت ويزا تور مسافرت صرافي در تاریخ 1391/08/09 و 22:11 دقیقه ارسال شده است

پيشنهاد ويژه مدير وبلاگ به بازديد كنندگان:



سايت مجله خبري ايراني مهاجريست بهترين سايت اطلاع رساني از آخرين اخبار و مقالات و بانك اطلاعات در ضمينه هاي:

1. راهنماي مهاجرت, شرايط مهاجرت و دريافت ويزا

2. معرفي تورهاي مسافرتي معتبر

3. معرفي صرافي هاي معتبر

4. معرفي مراكز اقامتي, هتلها, مراكز خريد و جاذبه هاي توريستي تمام كشورها

5. راهنماي اخذ بورس تحصيلي رايگان از كشورها

6. معرفي فرصت هاي سرمايه گذاري داخلي و خارجي

و هزاران مطلب و اخبار به روز در ارتباط با صنعت گردشگري و توريسم, آموزش, تجارت و ... در اختيار بازديدكنندگان قرار ميدهد.



حتما از اين سايت جذاب بازديد نماييد.

WWW.MOHAJERIST.COM


کد امنیتی رفرش
درباره ما
این سایت در نظر دارد به امید خدا و یاری امام زمان (عج) بتواند برای معرفی دین و امام زمان قدمی بردارد شاید از ما راضی شوند . برای سلامتی و تعجیل در فرج آن حضرت 5 صلوات بفرستید .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظر شما درمورد مطلب ذکر شده چیست ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 61
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 41
  • بازدید امروز : 12
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 89
  • بازدید ماه : 67
  • بازدید سال : 655
  • بازدید کلی : 13,001