روان شناسي خانواده در پرتو كلام معصومان ع
الف) ازدواج
ازدواج، قراردادي بين زن و مرد است كه در هر جامعه بر اساس قواعد خاصي برقرار ميشود. اين عقد، مرحله مهمي از زندگي زن و شوهر را به دنبال دارد كه بسياري از نيازهاي آن دو از اين طريق تأمين ميشود. ازدواج، در كلام اولياي دين اسلام در مرتبه اول سنت الهي1 و سنت همه پيامبران 2 به ويژه پيامبر اسلام ـصلي الله عليه و آلهـ اعلام شده است3. بخش مهمي از نيازهاي انسان، مانند نياز جنسي، نياز دلبستگي و نياز به رشد و تعالي در پرتو ازدواج به بهترين نحو تأمين ميشود. اين نيازها از نظر روان شناسي جزء نيازهاي طبيعي انسان است كه همه انسان هاي سالم را در مرحلهاي از زندگي درگير خود ميسازد4. بيتوجهي و عدم ارضاي هر نياز انساني، موجب ناكامي فرد و بروز ناهنجاري در او ميشود، از اين رو حركت انسان در مسير طبيعي، جز با ازدواج در مقطعي مناسب از زندگي، يعني جواني مقدور نيست. اين تحليل روانشناختي، كلام اولياي دين اسلام -عليهم السلام- را مبني بر اينكه ازدواج، سنت الهي و شيوه انبياء است، تبيين ميكند. «حصور» بودن [=ازدواج نكردن] دو پيامبر، حضرت عيسي و حضرت يحيي را ميتوان استثنايي ميان انسانها دانست، چنانكه اصل تولد حضرت عيسي و فرزنددار شدن حضرت زكريا(=پدر حضرت يحيي) در پيري، موارد استثنايي در طول تاريخ است و نميتواند الگويي براي انسانها در نظر گرفته شود، در حالي كه همه انبيا و اولياي الهي به اين سنت پايبند بودند.
اكنون با بررسي آثار ازدواج، تأثير آن را بر رشد و كمال انساني بررسي ميكنيم.
ب) آثار ازدواج
هر انسان در مرحله بلوغ و پس از آن، با نياز جنسي مواجه ميشود. ازدواج، يك بستر طبيعي و مناسب براي تأمين اين نياز است. در اين پديده يك رابطه جدّي بين زن و مرد، زمينه مناسب و سالميبراي ارضاي اين نياز فراهم ميكند. از آنجا كه اين نياز طبيعي است، اگر در بستر ازدواج تأمين نشود، بايد سركوب شود يا در بستر ناسالم اخلاقي و بهداشتي تأمين شود و هر دو روند، به سلامت فرد و روند رشد او آسيب وارد ميكند. در هر صورت، نياز جنسي دغدغه خاطري براي فرد پديد ميآورد كه انرژي رواني او را تحليل برده و تمركز او را در جهت نيل به اهداف علمي و رواني تضعيف ميكند.
همانگونه كه اشاره شد، نياز دلبستگي و انس، در طبيعت انساني وجود دارد و همين نياز، عاملي براي آفرينش انساني به نام حوّا در كنار حضرت آدم بود.5 اين نياز، در كودكي به سبب رابطه مناسب پدر و مادر تأمين ميشود. در جواني و بزرگسالي،
رشد اخلاقي و كسب فضايل، نياز ديگري است كه در روانشناسي گاه از آن به عزت نفس تعبير ميشود. عزت نفس، به ميزان ارزش مثبتي باز ميگردد كه هر فرد براي خود قائل است. هر چه فضائل ، ويژگيها و رفتارهاي فرد، از نظر خود مثبت باشد، از عزت نفس بالاتري برخوردار است. ازدواجـ با حفظ عفت فرد و صيانت او از رفتارهاي جنسي ناهنجار كه در همه جوامع، ارزش فردي و عزت نفس فرد را تضعيف ميكندـ به رشد اخلاقي كمك ميكند. يكي از مهمترين مراحل رشد انسان، خروج از دايره خودخواهي و در نظر گرفتن ديگران و نگاه به امور از منظر ديگران است. در متون اسلامي نيز از توصيههاي مهم اخلاقي اين است كه آنچه براي خود ميپسندي، براي ديگران هم بپسند و آنچه براي خود نامطلوب ميشماري، براي ديگران هم نامطلوب بشمار.9 عمل به اين توصيه، با خروج از خودخواهي مقدور است.
ازدواج، زمينهاي است كه فرد با دلبستگي به همسر و سپس فرزندان، تا حدي از خودخواهي خارج ميشود. پيش از ازدواج، تنها يك «من» وجود داشت و همه چيز براي «من» بود. اولين مرحلهاي كه اين «من» شكسته ميشود و موجودي ديگر در كنار اين «من» قرار ميگيرد و براي «او» معنا مييابد، كار ميكند، زحمت ميكشد، نه براي «من» بلكه براي «او»، ازدواج است.10 ايثار، يكي از فضائل مهم اخلاقي است. سوره انسان اوج اين فضيلت را در خانواده اميرالمؤمنين، حضرت زهرا و حسنين -عليهم السلام- پرده برميدارد.11 زمينه ايثار، در زندگي اجتماعي كمتر پديد ميآيد. ازدواج، مدرسهاي است كه فرد ـدستكمـ براي همسر و فرزندان، از خود گذشتگي دارد و البته اين درجه پاييني از ايثار است كه در نوع خود، كمال و رشد اخلاقي محسوب ميشود.
ج)دينداري
از ديگر نيازهاي طبيعي انسان، گرايش به خدا و دينداري است كه قرآن، به اين واقعيت اشاره كرده است.12 ازدواج، بستر مناسبي براي حفظ دينداري و تقويت آن است. ازدواج با حفظ عفت انسان و دور ساختن او از رفتارهاي ناهنجار، به شخصيت او انسجام ميبخشد و او را در مسير توجه به خدا و راز و نياز با معبود نيرو ميدهد. ازدواج علاوه بر اينكه زمينهسازي مناسب براي ارضاي نيازهاي انسان، تشويشهاي او را به آرامش تبديل ميكند و به طور كلي، امور زندگي او را براي رو آوردن به خدا و دينداري سامان ميبخشد. هر چند زندگي خانوادگي و مسؤوليتهاي ناشي از آن، تشويشهايي براي فرد پديد ميآورد، در مجموع ازدواج و تشكيل خانواده به دينداري فرد بيشتر كمك ميكند.
رواياتي كه عبادت و فضيلت متأهلان را چند برابر بيهمسرها اعلام ميكند،13 شاهدي بر اين واقعيت است. اينجا است كه ميتوان راز اين سخن امام صادق عليه السلام را تا حدي دريافت. زني به آن حضرت گفت: «من زني مُتبتّله [زاهد و منقطع الي الله] هستم». فرمود: «تبتّل، نزد تو چيست؟» گفت: «ازدواج نميكنم». امام فرمود: «چرا؟» پاسخ داد:«از اين راه به دنبال كسب فضيلت هستم». امام فرمود: «بازگرد؛ اگر اين كار [=ترك ازدواج] فضيلتي بود، همانا فاطمه سلام الله عليها از تو سزاوارتر به اين عمل بود؛ چرا كه هيچ كس، در فضيلت از او سبقت نخواهد گرفت».14
در مجموع، ازدواج زمينهاي مناسب براي رشد انسان در ابعاد مختلف است.
نويسنده: محمدرضا سالاري فر
پينوشتها:
ـــــــــــــــــــ
1. الفقيه، ج2، ص121« أفتحبّ أن تكون معك تؤنسك و تحدثك...».
2. فروع كافي، ج2، ص2.
3. وسايل الشيعه، ج14، ص3.
4. انگيزش و شخصيت، ص70ـ90.
5. الفقيه، ج 2، ص121. « أفتحبّ أن تكون معك تؤنسك و تحدثك...».
6. روم، آيه21: «و جعل بينكم مودة و رحمة».
7. بقره، آيه 781: «هنّ لباس لكم و أنتم لباس لهنّ».
8. روم، آيه 21: «و من آياته أن خلق لكم من انفسكم أزواجاً لتسكنوا اليها...» و اعراف، آيه189.
9. نهج البلاغه، نامه 31، بند 55 : «فأحبب لغيرك ما تحب لنفسك و أكره له ما تكره لها».
10. تعليم و تربيت در اسلام، ص166- 267.
11. انسان، آيه4 ـ 22.
.12 روم، آيه03: «فاقم وجهك للدين حنيفا.... ».
.13 وسائل الشيعه، ج14، روايات باب 2 از ابواب مقدمات نكاح.
.14 فروع كافي، ج2، ص61.